بیشعوری

از یک جایی به بعد وقتی می بینی کسانی که خودشان ادعای پذیرش تکثر آراء، آزادی بیان و دموکراسی در جامعه را دارند منظورشان از این کلمات دقیقا دیکتاتوری و تک صدایی از نوع عقیده ی خودشان است، حس می کنی با جماعت بیشعور این چنینی اصلا نیازی به ارتباط نیست.

کفر پز روشنفکری جدید شده است! تمسخر ادیان، مذاهب و انبیاء و کتب آسمانی برای عزیزان اعتبار و مرتبه می آورد. همه ی این ها را بگذاریم کنار، اینان که خودشان امر به معروف و نهی از منکر ملت را مشمئز کننده می دانند، امر به کفر و نهی از دین خودشان را کاملا صواب و بر حق می دانند! 

اینجا اصلا مسئله چیستی حق نیست، مسئله دقیقا بیشعوری است. تمسخر و تحمیل عقیده یک نوع بیشعوری است. اگر قرار شد شما در دنیای آزاد زندگی کنید اول از همه خودِ بیشعورتان باید به آزادی دیگران احترام بگذارید اول از همه خود بیشعورتان باید "وجود" هر نوع عقیده ای را در این دنیا بپذیرید و پذیرش به معنی آن است که اگر من به چیزی اعتقاد ندارم، حق ندارم آن را مورد تمسخر قرار دهم صرفا برای اینکه من اعتقاد ندارم. پذیرش تکثر آراء به این معنی است که اگر من به چیزی اعتقاد دارم حق ندارم چوب در حلق کسی بکنم و به هر زور و ضربی آن عقیده را به دیگری تحمیل کنم.


در جایی باید گفت: بیشعور عزیز، آزادی اول از همه بیشعورها را خفه خواهد کرد، آزادی را آرزو نکنید!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.